Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-02@21:36:43 GMT

آیا توئیتر فارسی برابری سیاسی را تقویت می‏‌کند؟

تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۶۶۵۵۱

آیا توئیتر فارسی برابری سیاسی را تقویت می‏‌کند؟

محمد رهبری پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی و سیاست‌پژوه در یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت: با ظهور رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی در دهه اول قرن جدید میلادی، امید فراوانی برای بسط برابری در میان اقشار مختلف مردم ایجاد شد. در سال‌های اولیه، این ایده گسترش یافت که افراد از طریق این شبکه‌ها می‌توانند بدون نیاز به رسانه‌های جریان اصلی، بدون هزینه‌های مالی فراوان و بدون ترس از سانسور، مطالبات و دغدغه‌های عمومی خود را بیان کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این تصور وجود داشت که یک فرد با انتشار یک توئیت انتقادی، می‌تواند توجهات را به خود جلب کند و هر فرد، دارای یک رسانه مختص به خودش می‌شود.

باورمندان به این ایده تصور می‌کردند که از آنجایی که هر فرد یک اکانت اختصاصی در فیس‌بوک، توئیتر و سایر شبکه‌های اجتماعی دارد، می‌تواند از طریق اکانت خود در قامت یک رسانه اثرگذار باشد، بدون آنکه نیاز به هزینه‌های مالی فراوان داشته باشد و از این طریق، صدا‌های حاشیه‌ای که به‌دلیل فقدان منابع مالی یا روابط سیاسی شنیده نمی‌شد، حالا شنیده شود.

اما آیا واقعا شبکه‌های اجتماعی و به‌طور خاص توئیتر، برابری سیاسی را تقویت می‌کنند و باعث شنیدن صدا‌های حاشیه‌ای می‌شوند؟ در توئیتر صدای چه افرادی بیشتر پژواک پیدا می‌کند؟ آیا چهره‌هایی که در بیرون از توئیتر شهرت یا قدرت یا ثروت دارند، در توئیتر پژواک صدای بیشتری دارند یا چهره‌های بی‌صدا؟ برای پاسخ به این سؤالات اثربخش‌ترین کاربران و بک‌گراند اجتماعی و سیاسی اثربخش‌ترین کاربران مورد بررسی قرار گرفته است تا نقش توئیتر در تقویت صدا‌های حاشیه‌ای و مسئله برابری بررسی شود.

به‌منظور شناسایی اثربخش‌ترین کاربران توئیتر، کاربرانی که در بازه زمانی بهمن ۱۴۰۰ تا ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ (قبل از آغاز اعتراضات) توئیت‌هایشان به‌طور میانگین بیشترین لایک یا ریتوئیت داشت، شناسایی شدند.

سپس بر مبنای «مجموع ِ میانگین ِ لایک و ریتویت» اثربخش‌ترین کاربران توئیتر شناسایی شدند که نتایج آن در جدول پیوست آمده است. همچنین این معیار در انتخاب کاربران گذاشته شده است که هر کاربر در مدت مذکور بیش از ۱ بار توئیت زده باشد؛ چراکه با یک توئیت، ولو با لایک و ریتوئیت بالا، چندان نمی‌توان بر فضای توئیتر اثرگذار بود.

اگر این کاربران را بر این اساس دسته‌بندی کنیم که پیش از ورود به توئیتر شهرت، قدرت یا ثروتی داشتند یا نه، آنگاه می‌توانیم بهتر راجع به مسئله برابری در این فضا صحبت کنیم. اگر شهرت این کاربران به‌واسطه آن باشد که در بیرون از توئیتر صاحب قدرت/شهرت یا ثروت هستند، آنگاه به‌نظر می‌رسد که توئیتر صرفا به ابزاری جهت پژواک صدای صاحبان قدرت و ثروت تبدیل شده است؛ اما اگر این کاربران صرفا درون توئیتر اثرگذار باشند و یا شهرت‌شان را به‌واسطه فعالیت‌های توئیتری به‌دست آورده باشند، آنگاه می‌توان گفت که توئیتر باعث شده تا صدای افرادی به‌گوش برسد که بدون توئیتر شنیده نمی‌شدند.

براساس یافته‌های به‌دست آمده، در بازه زمانی بهمن ۱۴۰۰ تا ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ (پیش از آغاز اعتراضات)، از میان ۵۰ کاربری که در این بازه زمانی بیش از ۱ بار توئیت زده‌اند و توئیت‌شان به‌طور میانگین بیشترین لایک و ریتوئیت را داشته است، ۲۱ کاربر به‌دلیل بک‌گراند بیرونی خود (شهرت، ثروت یا قدرت بیرونی) در توئیتر اثرگذار هستند و ۲۹ کاربر به‌دلیل فعالیت خودشان در توئیتر اثرگذارند.

البته در میان این کاربرانی که به‌دلیل فعالیت خودشان در توئیتر اثرگذار هستند، کاربرانی نیز دیده می‌شوند که ظاهرا با حمایت سازماندهی‌شده دولت‌ها اقدامات‌شان دیده می‌شود، اما چون امکان اثبات این مسئله در این موضوع نیست، این موضوع در این بخش ارزیابی نمی‌شود.

اما نکته مهمی که در این میان باید به آن توجه کرد آن است که اکثر کاربرانی که سیاسی می‌نویسند و بر فضای سیاسی توئیتر اثرگذار هستند، به‌دلیل بک‌گراند بیرونی خود این اثرگذاری را دارند. به‌عبارت بهتر، اکثر کاربران اثرگذاری که با نام مستعار در توئیتر فعالیت می‌کنند و اثرگذاری‌شان مرهون توئیت‌ها و فعالیت‌هایشان است، عمدتا راجع به موضوعات روزمره یا طنز توئیت می‌زنند. اما در میان ۲۱ کاربری که تأثیرگذاری‌شان به عاملی بیرونی بازمی‌گردد، ۱۵ کاربر به‌طور خاص در موضوعات سیاسی توئیت می‌زنند.

این یافته‌ها نشان می‌دهد که اگرچه نمی‌توان به‌طور قطعی ادعا کرد که کاربران اثرگذار در توئیتر، کسانی هستند که به‌خاطر قدرت یا شهرت یا ثروتِ بیرونی اثرگذارند، اما در میان کاربرانی که بر «فضای سیاسی» توئیتر اثرگذار هستند، این امر محتمل‌تر است.

به‌عبارت دقیق‌تر، خبرنگاران تلویزیون‌های فارسی‌زبان (مانند ایران‌اینترنشنال)، یا چهره‌های برجسته اپوزیسیون و یا هنرمندان و ورزشکارانی که در توئیتر مطالب سیاسی می‌نویسند، اثرگذاری بیشتری بر فضای آن دارند؛ لذا می‌توان نتیجه گرفت که احتمالا کاربران عادی در توئیتر «اثرگذاری سیاسی» کمی دارند و این صدای قدرتمندان است که در توئیتر بیشتر پژواک پیدا می‌کند و به‌عبارت بهتر در توئیتر، قدرتمندان قدرتمندتر می‌شوند.

این همان موضوعی است که کریستین فوکس در کتاب «رسانه‌های اجتماعی: خوانش انتقادی» بیان کرده است. کریستین فوکس با نگاهی انتقادی به رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، یکی از کسانی است که ایده‌ی بسط برابری توسط این رسانه‌های نوظهور را مورد انتقاد قرار داده است. او معتقد است که «فرهنگ اینترنت از اقتصاد سیاسی جدا نیست؛ اما به‌شدت سازمان‌یافته، تحت کنترل و در تملک شرکت‌هاست. فرهنگ رسانه‌های اجتماعی بر یک صنعت فرهنگ مبتنی است».

او معتقد است که در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی «همه عقاید قدرت یکسانی برای ابراز شدن ندارند و عقاید موجود معمولا در حاشیه قرار می‌گیرند؛ زیرا در فرهنگ کنونی، «دیده‌شدن» منبع اصلی قدرت تلقی می‌شود و بازیگران قدرتمند نظیر شرکت‌های رسانه‌ای که قابلیت خرید و فروش دارند، از آن برخوردارند»؛ بنابراین اگر بخواهیم به پرسش‌های این یادداشت پاسخ دهیم، باید گفت که چهره‌هایی که در بیرون از توئیتر شهرت یا ثروت دارند یا به یک دولت و قدرتی متصل هستند در توئیتر پژواک صدای بیشتری دارند و صدا‌های حاشیه‌ای و محروم (دستِ کم در موضوعات سیاسی) سخت‌تر شنیده می‌شوند و برخلاف تصور، همه فرصت یکسانی برای ابراز شدن ندارند و هر آن کسی که بیشتر بتواند برای دیده‌شدن «هزینه» کند بیشترین شنیده و همین دیده شدن به منبع جدیدی برای قدرتش تبدیل می‌شود و این‌گونه توئیتر به بسط نابرابری کمک می‌کند.

منبع: فرارو

کلیدواژه: توئیتر شبکه های اجتماعی صدا های حاشیه ای رسانه ها شبکه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۶۶۵۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا گزارش بی‌بی‌سی درباره نیکا شاکرمی جعلی است؟

در حدود دو سال گذشته رسانه‌های فارسی‌زبان ضد‌ایران و حتی غربی، بارها در گفت‌و‌گو با افراد مختلف،گزارش‌هایی درباره نحوه درگذشت نیکا شاکرمی منتشر کرده‌اند؛ گزارش‌هایی که حتی با روایت‌های مخدوش مادر و خاله این نوجوان تناقض‌های جدی داشته است. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، سرویس جهانی بی‌بی‌سی روز دوشنبه 29 آوریل (10 اردیبهشت ماه) با تکیه بر اسنادی که به تعبیر این رسانه «بسیار محرمانه» خوانده شده، گزارشی از نحوه درگذشت نیکا شاکرمی منتشر کرد. نیکا شاکرمی نوجوان 16ساله‌ای بود که رسانه‌های فارسی‌زبان ضد‌ایران، در نخستین روزهای ناآرامی‌های سال 1401، از او به عنوان یکی از کشته‌شدگان اعتراضات در تهران نام بردند. مقامات قضایی و امنیتی با استناد به محل درگذشت این فرد و همچنین گزارش پزشک قانونی، ضمن رد اظهارات رسانه‌های ضد‌ایران، «سقوط از ساختمان» را علت مرگ شاکرمی معرفی کردند. با این وجود اما چند تصویر از حضور شاکرمی در اعتراضات و ویژگی‌های شخصیتی مادر و خاله شاکرمی، فضای مناسبی را در اختیار شبکه‌های ضد ایران برای دمیدن بر آتش اعتراضات در ایران با هدف سرنگونی حکومت داده بود.

در طول کمتر از دو سال گذشته رسانه‌های فارسی‌زبان ضد‌ایران و حتی غربی، بارها و بارها در گفت‌و‌گو با افراد مختلف، گزارش‌هایی درباره نحوه درگذشت این نوجوان 16ساله منتشر کرده‌اند؛ گزارش‌هایی که در بسیاری از مواقع، حتی با روایت‌های مخدوش مادر و خاله نیکا شاکرمی‌ نیز تناقض‌های جدی داشته است.

دوشنبه دهم اردیبهشت، سرویس جهانی بی‌بی‌سی، روایت جدیدی از درگذشت نیکا شاکرمی منتشر کرد که با وجود تلاش‌های فراوان، رد این تناقضات در آن بسیار مشهود است. برخلاف دفعات قبل، این بار یک رسانه بین‌المللی و آن هم با استناد به اسنادی که آنها را «بسیار محرمانه» می‌خواند، به ماجرا ورود کرده است. این موضوع به اندازه‌ای عجیب بود که دویچه‌وله فارسی درباره آن نوشته «این اولین‌بار است که یک رسانه بین‌المللی با استناد به سندی محرمانه چنین گزارشی را منتشر می‌کند.»‌ بی‌بی‌سی ادعا کرده این گزارش «بخشی از یک پرونده 322صفحه‌ای» درباره معترضان بوده است. این رسانه هرچند مدعی محرمانه بودن این سند است اما در گزارشش به «تناقض‌های موجود در اسناد»‌ نیز اشاره کرده. به عنوان نمونه، بی‌بی‌سی اذعان داشته در سندی که تحقیقاتش روی آن «متمرکز» شده، «حاوی چند تناقض» بوده است. بی‌بی‌سی نوشته: «به عنوان مثال، نیروی انتظامی «ناجا» که در این گزارش نقل شده، در آن زمان به «فراجا» معروف» بوده است.

در حالت معمو‌لی نه‌تنها یک رسانه بین‌المللی که حتی رسانه‌های محلی نیز حاضر به انتشار سندی با چنین اشتباه فاحشی نخواهند شد. آن‌طور که سرویس جهانی بی‌بی‌سی اذعان داشته، این تنها یکی از تناقضات این سند بوده است اما بی‌بی‌سی برای توجیه انتشار این گزارش، مدعی شده مفاد اسناد را با فردی که بی‌بی‌سی آن را «افسر اطلاعاتی سابق ایران که به آرشیو سپاه پاسداران دسترسی داشته» معرفی کرده، به اشتراک گذاشته و این فرد صحت گزارش را تایید کرده است!

انتشار این گزارش با چنین اسنادی حتی باعث شده برخی رسانه‌های فارسی‌زبان ضد‌ایران که چندان نیز حرفه‌ای نیستند، با محتوای بی‌بی‌سی فاصله خود را حفظ کنند. دویچه‌وله فارسی پس از انتشار بخشی از این گزارش نوشت «به طور مستقل امکان راستی‌آزمایی این گزارش را ندارد.»

چنین خطای فاحشی آن هم از رسانه‌ای به قدمت سرویس جهانی بی‌بی‌سی، از دو حالت خارج نیست؛ یا این پروژه دستپخت سرویس‌های امنیتی غربی است و یا اینکه باید این گزارش پوست موز یک گروه نفوذی باشد که زیر پای بی‌بی‌سی انداخته شده است. نباید فراموش کرد اسفند سال گذشته یک گروه هکری که مدعی هک سامانه‌های مربوط به قوه قضائیه بود، اسنادی را منتشر و ادعا کرد که دو سند آن مکاتبه در طبقه‌بندی «سری» وزارت اطلاعات با دادستان عمومی و انقلاب تهران برای خروج برخی کارمندان دو شبکه معاند تلویزیونی «ایران اینترنشنال» و «بی‌بی‌سی فارسی» از فهرست کارکنان ممنوع‌المعامله این دو شبکه ضد‌ایرانی است. شبکه‌ای که چنین اطلاعات مخدوش و متناقضی را در اختیار بی‌بی‌سی قرار داده، بلافاصله در شبکه‌های اجتماعی دست به کار شد و با استفاده از لشکر سایبری‌اش، به صورت پرحجم سعی در بازنشر گسترده این گزارش کرد.

چرا گزارش اخیر بی‌بی‌سی جعلی است

فارغ از این که خانم نیکا شاهکرمی بر اثر چه حادثه یا اتفاقی فوت کرده، می‌توان با قاطعیت گفت گزارشی که توسط بی‌بی‌سی منتشر شده ، به دلایل مختلف جعلی و فاقد اعتبار است. جعل کننده از اطلاعات بسیار کمی درباره سازمان و سازکار سپاه برخوردار بوده یا تعمد داشته است.

 

تهیه‌کننده یا جعل‌کننده گزارش هدف اولیه‌اش از چنین جعل غیر حرفه‌ای ‌و پر از دروغ و مین گذاری شده‌ای، بی حیثیت کردن بی‌بی‌سی بوده است. بی‌بی‌سی حتی حاضر نشده اسم فرمانده تیپ انتظامی و… را در گوگل سرچ کند تا متوجه مسولیت و رده آن و عنوان سازمانی شود.

منبع: فرهیختگان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • آموزش زبان فارسی در ارمنستان موجب تقویت تعاملات دو کشور می‌شود
  • واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی به دروغ‌های بی‌بی‌سی درباره فوت نیکا شاکرمی
  • گفت‌وگوی بی‌بی‌سی فارسی با یکی از نویسنده‌های گزارش درباره قتل نیکاشاکرمی و تجاوز به او | بخش فارسی BBC آمد ابرو را درست کند، چشمش را هم کور کرد...
  • گزارش BBC در باره نیکا شاه کرمی تناقض های متعدد دارد
  • تجلیل از مربیان عقیدتی و سیاسی سپاه استان
  • پوست موز زیر پای بی‌بی‌سی
  • چرا گزارش بی‌بی‌سی درباره نیکا شاکرمی جعلی است؟
  • تجلیل از مربیان عقیدتی و سیاسی سپاه فتح استان
  • افزایش ۵ برابری بودجه شهرداری بیرجند برای سال ۱۴۰۳
  • واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی به کاهش قیمت دلار در روز‌های اخیر